ورود بخش خصوصی به ورزش

لذا با توجه به منابع مالی اندک اداره کل ورزش و جوانان و همچنین موانع قانونی این سازمان جهت حمایت از تیم‌های ورزشی، ضرورت جذب حامیان مالی از طریق بخش‌های خصوصی و دولتی امری انکارناپذیر است؛ موضوعی که بارها و بارها در رسانه های مختلف دیداری و نوشتاری استان بر آن تأکید شد و گویا این مطالبه گری ها در حال پیگیری از سوی مدیران استان و اقدام‌های امیدوارانه ای نیز هست.
آخرین خبر به ورود شرکت لاستیک بارز کردستان در جمع حامیان ورزش استان اختصاص دارد، خبری که در عصر اولین پنج شنبه مهرماه از سالن جلسات این شرکت مبنی بر انعقاد تفاهم نامه همکاری بین استانداری و گروه صنعتی لاستیک بارز کردستان منتشر گردید تا ورزش تاریخی این استان بعد از سال‌ها به حمایت یک بنگاه اقتصادی کلان و مطمئن دل‌خوش باشد.
در هفته های گذشته نیز بعد از وعده های سرپرست معاونت اقتصادی استانداری استان کردستان از پیراهن تیم‌های فوتبال، هندبال و بسکتبال دختران استان و حامیان آنها رونمایی گردید تا قدم‌های مثبت و اثربخشی را از سوی مدیران عالی استان شاهد باشیم.
بدون تردید چنین اقداماتی در جذب حامیان مالی برای ورزش کردستان را نباید کم ارزش دانست و برعکس باید آن را نوید بخش آغاز مسیری برای حضور حامیان بیشتر در عرصه ورزش استان متصور شد اما در این میان نباید فراموش کنیم که چنین اقدامات مؤثری بدون مطالبه گری و اطلاع رسانی اصحاب رسانه به ویژه رسانه های ورزشی استان نمی‌توانست تحقق پیدا کند.
بر طبق نظریه برجسته سازی رسانه ها می‌توانند تعیین کننده موضوعاتی باشند که مخاطبین در مورد آنها می‌اندیشند و در ادامه پیگیری آن موضوع یا عنوان خبری خواهند شد. از طرف دیگر فنون و مراحل اقناع مخاطب از در معرض پیام قرار گرفتن تا تغییر نگرش و تغییر رفتار مخاطب؛ همه بیانگر کارکردها رسانه های تخصصی (ورزشی) در ایجاد موج مطالبه گری و حامی گری از نخبگان ورزشی است.
بر این اساس تلاش رسانه های ورزشی استان در مطالبه گری از مدیران عالی و انعکاس چالش‌های پیش روی تیم‌ها و قهرمانان ورزشی استان و حمایت‌های قطره چکانی از آنها و نیز نمودار نه چندان خوشایند شاخص‌های مرتبط با ورزش قهرمانی کردستان، موجب شد تا تلاش‌ها و پیگیری‌ها برای جذب حامیان ورزش از سوی مدیران حوزه استانداری استان سرعت و شدت بیشتری پیدا کند و تا این لحظه موجب روشن شدن چراغ‌های امیدی برای ورزشکاران شایسته کردستانی و مربیان آنان نیز گردیده است.
اما همان‌طور که در ابتدای این نوشتار اشاره شد روشنگری و اطلاع رسانی وظیفه رسانه و البته مدیران مخاطب آن نیز هست، به عبارت دیگر اکنون که خبرهایی از حضور حامیان در ورزش و رونمایی از پیراهن‌های منقش به مارک شرکت و ارگان‌های تحت مدیریت آنان منتشر می‌شود بهتر است طرفین قرارداد و یا نماینده ای از سوی سازمان ورزش استان به عنوان سخنگو از نحوه این حمایت‌ها و کمیت و کیفیت آن نیز اطلاعات موثقی را به رسانه های ارائه دهند تا بعدها جای سؤال و ابهامی برای کسی باقی نماند. چرا که تجربه نشان داده بعد از قطع حمایت یک شرکت یا بخش خصوصی چیستی و چرایی‌ها را کسی پاسخگو نیست و تنها شایعاتی از قبیل عمل نکردن سازمان ورزش به تعهدات خود و یا اعمال نظر حامیان در امورات فنی و یا حتی بیان این نکته که حامی در حد تهیه البسه و هزینه ترددها حمایت را متقبل شده منتشر می‌گردد که بهتر است از چنین تجربه های تلخی که عمدتاً منجر به حذف نمایندگان استان یا عملکرد ضعیف آنان در لیگ‌های کشوری می‌شود درس گرفته و از همان ابتدا خشت‌های تیمداری را اصولی و محکم گذاشت.
نکته بعدی این که تا این لحظه حامیان جدید ورزشی در رشته های فوتبال، بسکتبال و هندبال بانوان حضور پیدا کرده‌اند که صد البته ارزشمند و اثربخش خواهد بود اما سؤال اینجاست که برخی دیگر از رشته های ورزشی همانند تکواندو بانوان، تنیس روی میز، فوتبال و فوتسال، کاراته، دوچرخه سواری، کشتی، ژیمناستیک، بدمینتون، ووشو و… که هر کدام می‌توانند با حضور در لیگ‌های معتبر کشوری در ارتقای سطح ورزش قهرمانی سهم بسزایی داشته باشند را چه نهاد، شرکت یا ارگانی می‌تواند حمایت کند؟ آیا استانداری و اداره کل ورزش و جوانان برنامه ای برای ایجاد صندوق حمایتی از ورزش و تزریق و تقسیم عادلانه منابع مالی به آن دارند؟ یا این که اولویت بندی نیز برای جذب حامیان سایر رشته های مدال آور و دارای استعداد قهرمانی در عرصه ملی و بین‌المللی دارند یا خیر؟ این‌ها سؤالاتی است که بی تردید باید پاسخی برای آنها پیدا کرد.