خرداد ماه سال 1401 جلسهای با حضور پیشکسوتان و اهالی کاراته استان کردستان برگزار شد که به لحاظ مشارکت بالای اهالی این ورزش از نسلها و طیفهای مختلف کمسابقه بود. جامعه کاراته کردستان طی نامهای سرگشاده، وضعیت نابهسامان ساختاری و عملکردی هیئت کاراته را به دخالت نابهجای مدیریت دولتی ورزش استان در هیئت کاراته مربوط دانستند و عزل رئیس سابق و انتصاب سرپرستی غیرورزشی به عنوان دلیلی بر تداوم دخالت مدیرکل وقت ورزش و جوانان شناخته شد که شاید باعث ایجاد شوکی مثبت به اهالی این رشته ورزشی گردید. خروجی این جلسه، اعلام تصمیم قاطع اهالی کاراته کردستان به انتخاب فردی اصلح از میان خود، بدون تحمیل از سوی اداره ورزش و نهادهای بیرونی بود و اعلام حمایت همه جانبه از هر کسی که از صندوق رأی مجمع انتخاباتی کاراته بیرون خواهد آمد.
با انتشار آگهی انتخابات هیئت کاراته و شروع رایزنی کاندیداها مشخص شد که نه فدراسیون کاراته و نه اداره کل ورزش و جوانان توجهی به خواست اهالی کاراته نداشته و حمایت مدیر کل و فدراسیون کاراته به عنوان رئیس و نایب رئیس مجمع انتخاباتی از گزینهای خاص تا آخرین دقایق فرآیند انتخابات ادامه پیدا کرد. هرچند که چند نفر از اعضای مجمع هم پس از آنکه خود و افرادی که مدنظر ایشان بود نتوانستند شرایط کاندیداتوری ریاست هیئت کاراته را به دست آورند، عهد خود در جلسه مذکور را شکسته و خلاف امضای خود در نامه سرگشاده عمل کردند؛ این افراد به طور علنی از کاندیدای غیربومی و غیرورزشی که توسط مدیرکل ورزش و جوانان و البته کادر هیئت قبلی -که به دلایلی امکان تداوم حضورشان وجود نداشت- تعیین شده بود، حمایت کردند و برخلاف قولی که دادند برای شخصی خارج از جامعه کاراته تبلیغ کرده و در نهایت به وی نیز رأی دادند.
یا این اوصاف، اراده مجمع انتخاباتی کاراته کردستان بهطور کمسابقهای بر ائتلاف سنتی مدیران ورزش و جوانان با فدراسیون و صدالبته خیانت برخی از اهالی کاراته پیروز شد و آبان ماه سال 1401 مسعود الماسی که از جنس کاراته بود، به عنوان رئیس جدید هیئت کاراته انتخاب شد. سابقه وکسوت الماسی در رشته کاراته همراه با سوابق اجرایی و سیاسی وی به عنوان فرماندار و شهردار، نویدبخش روزهای خوبی برای کاراته کردستان بود که علیالقاعده از شخصی با لقب دکتر و دارای سابقه مدیریت آکادمیک انتظار میرفت. پرسش این است که اکنون و پس از حدود 21 ماه از شروع فعالیت هیئت جدید، آیا انتظارات جامعه کاراته از کادر جدید هیئت برآورده شده است؟ آیا تغییرات محسوسی در کمیت و کیفیت فعالیت هیئت کاراته بهنسبت گذشته رخ داده است یا خیر؟
در اولین جلسه غیررسمی پس از روز مجمع انتخاباتی هیئت کاراته که در محل کار الماسی برگزار شد، نحوه پیشنهادات و رویکرد افراد نزدیک رئیس جدید در خصوص چینش کادر اجرائی هیئت به نحوی پیش رفت که همانند سابق تنها به افرادی توجه شد که به قول معروف حساب خود را سالها پس دادند؛ یعنی نه تنها از پتانسیل بزرگ نیروی انسانی کاراته کردستان که بالغ بر هفت هزار نفر است، استفاده نشد، بلکه در بر همان پاشنه نامیمون قبل چرخید که افرادی خودی و برخی بیگانه و غیرخودی خوانده شدند. در مجمع انتخاباتی بایستی اعضای هیئت رئیسه نیز معرفی میشدند تا رأی اعتماد اعضای مجمع را بهدست آورند اما به دلیل انجام نگرفتن مراحل تأئید صلاحیت برخی از افراد موردنظر، این امر به مجمع بعدی موکول شد. هرچند که طبق آئیننامه بایستی حداکثر تا 4 ماه پس از انتخاب رئیس هیئت، انتخابات هیئت رئیسه نیز برگزار میشد اما تکرار داستان چندساله تغییر مدیرکل سابق ورزش و جوانان که بارها باعث فرسایش بدنه ورزش کردستان شد همراه به عوامل دیگری باعث شد تا بهجز دبیر هیئت و خزانهدار که با حکم سرپرستی مشغول بهکار شدند، هیئت کاراته کردستان بدون اعضای هیئت رئیسه باقی بماند.
هرچند عدم معرفی و انتخاب اعضای هیئت رئیسه امری غیرقانونی و خلاف متن صریح آئیننامه ابلاغی وزارت ورزش و جوانان بود، اما عدم همراهی رئیس سابق هیئت کاراته در سمت معاونت ورزش بانوان اداره کل، تغییر و تحول در مدیرکلی ورزش و جوانان استان (سرپرستی و سپس ابلاغ رسمی و انتضابات معاونین) همراه با بیتوجهی فدراسیون کاراته باعث شد تا توجیه عامهپسندی برای عدم تشکیل ساختار قانونی هیئت کاراته جور شود.
براساس آئیننامه جدید هیئتهای ورزشی، رؤسای کمیتههای اجرائی هیئت استان و نیز رؤسای هیئتهای شهرستانی بایستی پس از تائید اکثریت اعضای هیئت رئیسه (حداقل 4 از 7 نفر) احکام رسمی خود را از ریاست هیئت کاراته دریافت کنند؛ اما به دلیل کمکاریهای همهجانبه و عدم برگزاری مجمع انتخاباتی هیئت رئیسه، تمامی رؤسای شهرستانها در سمت خود ابقا و همراه با مسئولین کمیتههای استان با احکام سرپرستی (تا پایان خرداد ماه 1402) منصوب شدند. علیرغم اینکه در تابستان سال 1402 هم هیچ ابلاغ جدیدی برای مسئولین کمیتههای هیئت استان صادر نشد و حتی چند کمیته نیز بدون مسئول مانده بود، امورات هیئت با همکاری چند نفر از اعضای ثابت انجام میشد تا اینکه مسئولین کمیتههای مربیان و داوران هردو در اقدامی هماهنگ استعفای خود را در شبکه (گروه) مجازی و رسمی هیئت اعلام کردند.
باید پذیرفت که حضور حمید ویسی پیشکسوت نامآشنا و دلسوز کاراته کردستان به عنوان دبیر هیئت کاراته همراه با همکاری سمیه خدامرادی به عنوان نایب رئیس و مسئول دفتر هیئت استان باعث شد تا حداقل امور روتین و ساختار اداری هیئت استان علیرغم عدم حضور فیزیکی و ایفا نکردن کامل نقش رئیس جدید هیئت استان، سروسامان قابل قبولی پیدا کرد. خدامرادی که سابقه نایب رئیسی هیئت کاراته در دوره ریاست موفق سوداگری را داشت و در سالهای اخیر نیز به عنوان نایب رئیس هیئت تیراندازی با کمان استان فعالیت میکرد، در کنار تجربه و حتی حمایت مالی دبیر باتجربه هیئت استان باعث شد تا ضعف هیئت جدید در استفاده متوازن از پیشکسوتان و جوانان فعال و تحصیلکرده و به میدان آوردن نیروی تازه به بدنه هیئت، زیاد به چشم نیاید. هر مشکل و ایرادی که چه در قالب انتقاد و چه مشاوره افراد نزدیک به هیئت (مانند نگارنده) به نحوه عملکرد الماسی وارد میآمد، ابتدا به نوپایی هیئت جدید و سپس عدم تشکیل کامل ساختار هیئت کاراته بهدلیل تعویق انتخابات هیئت رئیسه و نقش آنها در انتصابات و تصمیمات کلان هیئت ارجاع شده و به محاق عدم پاسخگوئی رفت.
انتخاب مجدد سرپرستان کمیتههای مربیان و داوران به عنوان پایههای اصلی هیئت کاراته نشان داد که تجربه سیاسی الماسی بر سبقه ورزشی او غالب است؛ چراکه وی نهتنها از ظرفیت مغفولمانده جامعه بزرگ کاراته استفاده نکرد، بلکه فردی را به ریاست کمیته مربیان منصوب کرد که خود همچنان به عنوان ورزشکار در سطح اول قهرمانی و تیمهای ملی حضور دارد و باتوجه به اشتغال وی به عنوان مربی و معلم ورزش، علیالقاعده زمان و توان لازم را برای امر خطیری چون مدیریت مربیان استان که افرادی بسیار کارکشته، باتجربه و فنی را داراست، ندارد. کیوان بابان که خود به این امر واقف بوده و هست، حتی استعفای کتبی خود را در سال جدید به دفتر هیئت استان تحویل داد، اما عدم شناخت یا شاید چشمپوشی غیرمنطقی الماسی نسبت به سایر نیروهای استان باعث شد تا همچنان این کمیته نیز کجدار و مریض همچون سایر کمیتهها فقط در چند اسم و احکام کاغذی خلاصه شود. در کمیته داوران نیز فردی مسئولیت گرفت که نهتنها درجه داوری آسیایی او سالهاست باطل شده بلکه حدود دو دهه حضور وی به عنوان نایبرئیس کمیته داوران، نشان داد که وی با تبعیض منفی به نفع شاگردان خود و گماشتن آنها در قضاوت مسابقات استانی، نهتنها باعث عدم برقراری عدالت در رقابتهای بانوان شده، بلکه غرور کاذب و خودبرتربینی وی باعث شده تا در عمل از ارتقا و پیشرفت سایر بانوان در امر داوری جلوگیری شود. نمونه خودمحوری و ناکارآمدی سرپرست جدید کمیته داوران در برگزاری چند مسابقه و نقش منفی وی در ارتقای داوری اسفندماه 1403 سنندج بروز پیدا کرد؛ با انتصاب شورای داورانی که سالهاست از قضاوت حتی در استان و شهرستان دور بودند، اثبات شد و با عدم استفاده از داور مریوانی در شورای داوران استان که اخیراً در مسابقات آسیای مرکزی درجات داوری آسیایی خود را دریافت کرد، به اوج خود رسید.
الماسی تصور میکند به سبک مدیران دولتی که با ریاست بر ارگانی که دارای ساختار تشکیلاتی ثابت، منظم و نیروی انسانی باتجربه و در استخدام سازمانی است، میتواند به شیوه دستوری و از بالا به پایین اعمال قدرت و نظر کند؛ غافل از اینکه هیئتهای ورزشی نهادهای صنفی و غیردولتی هستند که بایستی با شناخت از ظرفیتهای درونی و بیرونی استان و بهویژه استفاده از خرد جمعی و جلب مشارکت طبقات و طیفهای مختلف هر رشته ورزشی، به برنامهریزی و اجرای عملیات متناسب با اهداف ورزشی و در چارچوب قوانین پرداخت. شاید تنها نقطهقوت رئیس هیئت کاراته فنبیان و سخنوری است که مختص سیاسیون و بهویژه مدیران دولتی در کشورهای جهان سومی است که بازی با کلمات را در راستای تهییج و کنترل احساسات مخاطب بهکار گرفته و هرگونه نقد علمی را با کلمات پرطمطراق و وعدههای شیرینی که معلوم نیست کی و با چه منابعی بهدست خواهد آمد، پاسخ میدهند.
در نقد عملکرد هیئت کاراته کردستان میتوان بسیار گفت؛ اما بهطور خلاصه در بخش قهرمانی باز هم چون سالهای گذشته بابان و کاظمی تنها مدالآوران مسابقات قهرمانی کشور هستند و چند تکمدال در مسابقات کاراته وان (که به صورت آزاد و 4 بار در سال برگزار میشود) و یکی 2 نفر دعوتشده به اردوهای تیم ملی، هیچ توفیق خاصی که نشانگر نقش هیئت استان در کسب عناوین باشد، به دست نیامده است. حضور تیمهایی در لیگهای مختلف آزاد و کنترلی نیز نهتنها با تلاش و هزینه مستقیم مربیان و خود ورزشکاران صورت گرفته، بلکه چون سالهای گذشته تنها در حد شرکت در مسابقات بوده و همگی تیمها با کمترین امتیازات در دور اول مسابقات حذف شدند. در مسابقات سبکی نیز که تمامی زحمات از آماهسازی تا اعزام و کسب مدالهای مختلف بهعهده خود مربیان و نمایندگان سبکهای مختلف است که متأسفانه جز ایجاد حس کاذب قهرمانی در ورزشکاران و عدم پیشرفت آنها در مسابقات فدراسیونی همراه با ارضای حس دیده شدن باشگاهها و مربیان مختلف در نظر عموم جامعه، هیچ خروجی حرفهای ندارد. در بخش همگانی نیز جمعیت بیمهشده کاراته کردستان همچنانا حول و حوش هفت هزار نفر باقی مانده و نهتنها هیچ توفیقی در افزایش کمیت تعداد ورزشکاران بهدست نیامده، بلکه روزبهروز به نارضایتی ورزشکاران در خصوص ساماندهی باشگاههای ورزشی و گلایه مربیان در بیبرنامگی هیئت استان افزوده میشود.
هیئت استان کردستان که در آغاز سال جاری و بدون حضور نماینده فدراسیون به عنوان رئیس مجمع، بالاخره اعضای هیئت رئیسه خود را شناخت، بایستی پس از یکسال و نیم به شناختی کامل از ظرفیتها، فرصتها و تهدیدهای خود میرسید چراکه حتی بر اساس آزمون و خطا هم شده، فرصت کافی داشته تا حداقل در نحوه انتخاب و انتصاب افراد، منطقی و اصولی رفتار کند. علیرغم اینکه بارها در خصوص هیئتهای کاراته شهرستانها بحث و انتقاداتی وجود داشته است، اما انفعال و بیتفاوتی هیئت کاراته استان کردستان درخصوص هیئت کاراته سنندج که نیمی از جمعیت کاراته استان را در خود جای داده، جای تأمل دارد. طبق قانون و بر اساس آئیننامه هیئتهای ورزشی، رئیس هر هیئت ورزشی در شهرستانها به پیشنهاد مدیر اداره ورزش و جوانان آن شهرستان، پس از تائید اعضای هیئت رئیسه استان و با حکم رئیس هیت کاراته استان منصوب میشود؛ و در خصوص هیئت کاراته شهرستان سنندج، فردین ورمقانی رئیس اداره ورزش و جوانان، الماسی را مسئول معرفی چندباره وفایی به این سمت میداند درحالیکه رئیس هیئت کاراته نیز که گویا هیچ برنامهای برای شهرستانهای دهگانه خود ندارد، تا پیش از این ورمقانی را مسئول و حامی رئیس هیئت شهرستان سنندج دانسته و نقش خود را تنها به تائید نظر وی فرو کاسته است.
متأسفانه علیرغم حدود شش ماه از تائید و حضور اعضای هیئت رئیسه کاراته کردستان که طبق قوانین جدید نقش پررنگی در تصمیمات و خط مشی هیئت استان دارند، ایشان نیز طبق عادت و بر روال آئیننامه گذشته، تنها نقش سوری و تائیدکننده صرف دستورات رئیس هیئت کاراته را دارند و گویا تکالیف قانونی خود را با امضای صرف صورتجلسههای هیئت استان ترک و به دبیر رئیس هیئت واگذار کردهاند. به جز الماسی و ویسی به عنوان رئیس و دبیر هیئت استان، شیخاحمدی به عنوان خزانهدار، خدامرادی نایب رئیس، فروتن به عنوان خبره ورزشی و میمنت و صادقی به عنوان اعضای هیئت رئیسه کاراته استان کردستان رأی اعتماد اعضای مجمع کاراته را جلب کردند که طبق قانون و بر حسب اخلاق و وظایف قانونی بایستی پاسخگوی اقدامات رئیس و کادر اجرائی هیئت کاراته کردستان باشند.
عملکرد حدود 20 ماه صدارت الماسی بر هیئت کاراته کردستان که در شش ماه اخیر حضور هیئت رئیسه را نیز در کنار خود داشته و زمان کافی هم برای شناخت فضای کلی کاراته استان و هم شناساندن توانایی و ظرفیت خود به جامعه کاراته را داشته است میتوان در مسابقات اخیر قهرمانی استان که 11 و 12 مرداد ماه در شهرستان مریوا ن برگزار شد، خلاصه کرد. این مسابقات پس از حدود شش ماه تعویق، بالاخره روز پنجشنبه گذشته در بخش دختران برگزار شد که علاوه بر بینظمی شدید در ثبت نام، اسکان و برگزاری، با مشکلات فاحش داوری روبرو شد که در نبود ویدئوچک اعتراضات مکرر مربیان را نیز بینتیجه گذاشت. علاوه بر سطح بسیار پایین مسابقات که اغلب شرکتکنندگان آن در ردههای سنی زیر 14 سال و ردههای کمربند رنگی (مسابقات غیرحرفهای) و بهصورت جشنوارهای حضور داشتند، در ردههای سنی بالاتر (مسابقات کمربند قهوهای/مشکی) که جنبه حرفهای و قهرمانی دارد نیز حتی اسکوربورد استاندارد هم وجود نداشت تا ورزشکاران ضمن اطلاع از امتیازات و اخطارهای خود حین مسابقه توانایی مدیریت زمان رقابت خود را داشته باشند. اوج بینظمی این مسابقات که حتی در فضای مجازی و مجامع کاراته کشور هم بازتاب گستردهای داشت، ادامه مسابقات بانوان تا ساعت 3 بامداد روز بعد است که خلاف تمامی اصول ورزشی و قانونی است.
در بخش آقایان هم که صبح روز جمعه برگزار شد، علاوه بر تکرار همه مشکلات مسابقات بانوان، افراد غیرداور و حتی نوجوانان ورزشکار به عنوان میز جدول کنترل کرنومتر و تابلوی دستی امتیازات را برعهده داشتند که طبق قوانین بایستی توسط داوران رسمی یا خود مسئولین برگزار مسابقات انجام میگرفت. مسابقات روز دوم (آقایان) هم علیرغم اینکه در سه تاتامی برگزار شد، ساعت 11 و نیم شب به پایان رسید؛ این درحالیست که طبق بخشنامه سال گذشته فدراسیون کاراته، هیچ مسابقهای در تمامی سطوح نباید بیش از ساعت 9 شب ادامه پیدا کند. حال باید دید هیئت کاراته استان کردستان که هرگز کارنامه قابل قبولی طی این مدت نداشته و تنها به انجام امور روتین اداری (صدور احکام کمربند، نامهنگاری و …) و برگزاری مسابقات که صرفاً جنبه درآمدزایی داشته، در مجمع سالانه پیش رو میتواند جوابگوی اعضای مجمع عمومی باشد یا خیر؟
متأسفانه هیئت کاراته استان کردستان هیچ برنامهای در هیچ سطحی از ورزش شهرستان، همگانی یا قهرمانی نداشته و حتی تاکنون نتوانسته تقویم ورزشی سالیانه خود را تنظیم و منتشر کند و همان پیشبینی که نگارنده به عنوان مشاور رئیس هیئت کاراته اعلام کردم، اتفاق افتاد؛ این هیئت در میانه دوره چهارساله خود تنها توانسته ساختار اولیه یک هیئت ورزشی را که در دوره قبل نابود شده بود را آن هم بهصورت حداقلی بازیابی کند. قطعاً باتوجه به ظرفیت بالای کاراته کردستان و نگاهی به جایگاه و سطح استانهای همجوار چون کرمانشاه، ایلام، همدان و… استان کردستان نه در حوزه زیرساختی و مدیریت منابع انسانی و نه در بخش قهرمانی همچون کسب مدال در مسابقات فدراسیونی و حضور منجر به اعزام در تیمهای ملی نه توفیقی داشته و نه برنامهریزی مدونی برای آن دارد. هیئت کاراته کردستان همچون بسیاری هیئتهای قبلی درحال تکرار و درجا زدن است و همچنان خود را دلخوش به مسائل بدیهی و اولیه چون برگزاری مسابقات و انجام وظایف قانونی اداری کرده است. توسعه زیرساختهای ورزشی همچون خانه کاراته (سالن اختصاصی با ظرفیت برگزاری اردوها و مسابقات) که باعث توسعه همگانی و ایجاد ظرفیت برای بخش قهرمانی از طریق میزبانی مسابقات کشور و نظم مطلوب رقابتهای استانی میشود و استفاده از نیروهای فعال، جوان و تحصیلکرده در کنار پیشکسوتان و افراد باتجربه، نیازمند زحماتی بیش از این است. اما متأسفانه هیئت کاراته استان نه فقط به نسل نو و افراد فراموششده فرصت فعالیت و نمایش توانایی خود را نداده، بلکه در هر تغییر و تحولی باز هم به افرادی که سالهاست حساب خود را پس دادهاند، رجوع کرده است؛ و اتفاقاً همین افراد نیز با غرور کاذب و بیمهارتی در کار گروهی به تکرار عاداتی که دوره آنها منقضی شده، پرداخته و در بلندمدت هم حرفی برای گفتن نداشتهاند که ورزشی چنین پرمخاطب و ریشهدار به چنین وضعی رسیده است.
باید دید حالا که نایبرئیس هیئت استان نیز اخیراً از سمت مدیردفتری هیئت کنارهگیری کرده، مسئولین دو کمیته مسابقات و استعدادیابی عملاً هیچ فعالیتی ندارند -و تنها بهدلایل شخصی استعفا ندادهاند- و حضور چند کمیته هم که فقط در حد اسم و عنوان بوده و حکمی دریافت نکردهاند، دبیر هیئت کاراته تا کی میتواند بهتنهایی امور حداقلی هیئتی بزرگ چون کاراته را تنها با زحمت و دوندگی و با روشهای قدیمی به پیش ببرد؟ در پایان به عنوان فردی که در ریاست دکتر الماسی بر هیئت کاراته نقش داشته و طی حداقل یکسال ابتدایی هیئت جدید، تمام تلاش خود را چه در جایگاه مشاور و چه در امور اجرائی به عنوان یاریگر تمامی کمیتههای اجرائی استان کردستان [و نه سمت رسمی] انجام دادهام، از اهالی کاراته کردستان بابت ناتوانی در تغییر رویه سیاسی و مدیریت دولتی -آنهم از نوع جهانسومی- به رویههای علمی و کارآمد ورزشی در کاراته استان کردستان در جهت تصحیح انتخاب و حمایت غلط خود، عذرخواهی میکنم.
هوشیار شریعتی